دیشب از بسکتبال برگشته
بودم. انگار انجمن کودکان کار است که منتقل اش کرده اند به 5شنبه شب ها. جایی است
که در خوشی و ناخوشی ام ترکش نکردم. هر دو آرامش بخش اند و حال و هوا عوض کن. خسته
بودم و جلوی تلویزیون ولو شده بودم. فکر می کردم که با این غذای مونده ای که دقایقی
قبل خوردم اگر مسموم بشم حوصله تا اورژانس رفتن و معطلی اش رو اصلن ندارم. و اینکه
بهتر است برم بقیه تست هایی که زده ام رو تصحیح کنم. کانال تلویزیون رو که عوض
کردم "فارست" داشت به "جینی" می گفت: "You know that I would not ever hurt you Jenny!". تام هنکس هنرمند با صدای یک احمق
ساده لوح این کلمات را ادا می کرد. احمقی که دوست داشتنی و رقت انگیز است. میان
حرفشان پریدم که: "فارست عزیز، جینی ها دنبال گزینه های جذاب تر اند این
روزها. من می دانم که چه حالی داری، فقط بگذار برود..."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر